-
لیلی و مجنون
دوشنبه 18 مهرماه سال 1384 01:10
گله میکرد ز مجنون لیلی که شده رابطهمان ایمیلی حیف از آن رابطهی انسانی که چنین شد که خودت میدانی عشق وقتی بشود داتکامی حاصلش نیست به جز ناکامی نازنین خورده مگر گرگ تو را برده یا داتنت و داتارگ تو را بهرت ایمیل زدم پیشترک جای سابجکت نوشتم: به درک به درک گر دل من غمگین است به درک گر غم سنگین است به درک رابطه گر...
-
روم زندگی-زنده باد
پنجشنبه 24 شهریورماه سال 1384 22:26
زندگی رومی است و هر کس یاد یاری می کند هر کس دور از روم گردد بی قراری می کند یک میل از یار ، عاشق را کند زیر و زبر دست تا یابد شب را در روم زنده داری می کند تا نیابد یار را یک لحظه بر او قرن هاست شاد و خندان هر زمان در روم لحظه شماری می کند صدای دینگ عاشق از دردش حکایت می کند چو امید از یار دارد باز دینگ دینگ می کند...
-
زندگی
شنبه 19 شهریورماه سال 1384 02:27
اینا نوشته ی خودمه: زندگی رسم دلپزیری ست زندگی دییالی به وسعت 10 سال دیسی دارد اندازه ی 20 سال زندگی چیزی نیست که در اتاقک روم از یاد منو تو برود زندگی دینگ چتی ست که در گوش تو می پیچد زندگی دیدن یک شکلک لبخند از آن طرف خط است زندگی چیزی ست که یک پرو فایل برای هک دارد زندگی یافتن یک دوست در جوی گندیده ی روم است زندگی...
-
رستم و افراسیاب و باز قطره قطره و کادو
سهشنبه 15 شهریورماه سال 1384 23:00
چو شد روز رستم بپوشید لباس به خود عطر زد شدش با کلاس موبایلش همی بر کمربند ببست به آن ماشین همی زود نشست زدش ترمز دستی به زیروزون شدش رو به راه و قیافه خفن گذشت از لب جاده وعینک گرفت همی آفتاب نبودو آفتاب گرفت یهو داد زد که ای اسفندیار اکونتم تمام شد برام کارت بیار چو بشنید اسفندیار این سخن از آن مرتیکه یل قولتچن...
-
ازدواج کره خره و لکنت سخن
شنبه 12 شهریورماه سال 1384 16:48
خری آمد به سوی مادر خویش که ای مادر چرا رنجم دهی بیش برو امشب برایم خواستگاری اگر تو کرهات را دوست داری خر مادر بگفتا، کره خرجان من تو را دوست دارم بهتر از جان میان این همه خرهای خوشگل یکی را رد بزن، این نیست مشکل خرک از شادمانی گریه سر داد به رویاهای خود بال و پری داد خرک گفتا به مادر، ای عزیزم خر همسایه را یک روز...
-
عشق...عشق...عشق
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1384 03:47
زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما به من نیاموخت که چگونه سرازیرش کنم. زندگی به من آموخت که چگونه دوست داشته باشم ولی به من نیاموخت که چگونه فراموش کنم. * امروز را درک کن دیروز خاطره ای بیش نیست و فرداهم رویایی بیش نیست وامروز همان فردای دیروز است که روزی چشم به راهش بودی *رد پای اشک هایم را بگیر تا بدانی خانه ی...
-
نامه پسر عرب به دختر ایرانی:::
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1384 03:21
نامه عاشقانه پسری عرب به یک دختر ایرانی (طنز ) یا ایـــها المــعشوق , بعد از السلام و الاحوال پرســی انـا امیـدوارم که مزاجک عین الصحت و السلامت بوده باشد . و اگر انـــت از احـوال انا خواســته باشـی لاملال لنا سوای فراقــک , کـــه ان هم انشــــــا الله تعالی فی همـــین ایام دیدارنا و مرادنا حاصلوننـا . باری یا ایها...
-
کودک در هنگام تولد
سهشنبه 1 شهریورماه سال 1384 13:45
کودکی که آماده ی تولد بود نزد خدا رفت از او پرسید :«می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستیداما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟» خداوند پاسخ داد «از میان تعداد بسیاری از فرشتگان ، من یکی را برای تو در نظر گرفته ام او در انتظار توست و از تو نگه داری می کند» اما کودک هنوز مطمئن...
-
سلام هوریا به ....
شنبه 29 مردادماه سال 1384 22:48
سلام این وبلاگ رو من برای خودم ساختم ....برام مهم نیست کسی نظر بده یه نه ....می خوام این وبلاگ رو بکنمش دفتر چه ی شعر .... حالا اگه می خوای بیاو نظر بده ....